درس خارج اصول مناقشه اصولی در موضوع حجیت خبر واحد
جلسه چهاردهم:
مناقشه اصولی در موضوع حجیت خبر واحد: اشکالات آخوند خراسانی بر شیخ انصاری
بررسی و تحلیل مناقشه اصولی بین آخوند خراسانی و شیخ انصاری پیرامون موضوع حجیت خبر واحد و ارتباط آن با عوارض ذاتی موضوع علم اصول. تبیین مفهوم “مفاد کان تامه” و “مفاد کان ناقصه” در این بحث اصولی.
مقدمه:
این جلسه به بررسی و تحلیل مناقشه اصولی میان مرحوم آخوند خراسانی و مرحوم شیخ انصاری (ره) پیرامون موضوع حجیت خبر واحد در علم اصول میپردازد.
شیخ انصاری سعی دارد بحث حجیت خبر واحد را به عنوان یکی از عوارض ذاتی سنت در علم اصول جای دهد. در مقابل، آخوند خراسانی به این دیدگاه اشکال وارد کرده و معتقد است که بحث از ثبوت سنت به وسیله خبر واحد، در واقع بحث از حجیت خبر واحد بوده و از عوارض ذاتی موضوع علم اصول خارج است. در این جلسه، استدلالهای هر دو عالم بزرگوار مورد بررسی دقیق قرار میگیرد.
طبقه بندی مباحث:
-
پاسخ شیخ انصاری به اشکال صاحب فصول:
- شیخ انصاری در مقدمه بحث خبر واحد در رسائل، با توجه به اشکال صاحب فصول، پاسخ میدهد که بحث از حجیت خبر واحد در واقع بازگشت به این سؤال است که آیا سنت با خبر واحد ثابت میشود یا خیر.
- به نظر شیخ، موضوع بحث، نفس سنت است و بحث از حجیت خبر واحد، بحث از عوارض سنت (چگونگی اثبات آن) محسوب میشود، همانگونه که در باب تعادل و تراجیح نیز بحث از چگونگی اثبات سنت با وجود تعارض ادله است.
-
اشکال آخوند خراسانی به پاسخ شیخ انصاری:
- آخوند خراسانی به پاسخ شیخ اشکال وارد میکند و معتقد است که ارجاع بحث حجیت خبر واحد به بحث از ثبوت سنت به وسیله خبر واحد، همچنان بحث از حجیت خبر واحد بوده و مفید در تعیین جایگاه آن در عوارض ذاتی موضوع اصول نیست.
- آخوند با تمایز قائل شدن بین “مفاد کان تامه” (بحث از اصل تحقق موضوع) و “مفاد کان ناقصه” (بحث از عوارض موضوع تحقق یافته)، استدلال میکند که بحث در هر علمی باید پیرامون عوارض ذاتیه موضوع آن علم باشد.
- اشکال آخوند این است که شیخ ابتدا باید ثابت کند که بحث از ثبوت سنت به وسیله خبر واحد از عوارض ذاتیه موضوع علم اصول است، سپس به آن بپردازد. به عبارت دیگر، ابتدا باید “مفاد کان تامه” (اصل موضوع اصول) محقق شود تا بحث از “مفاد کان ناقصه” (عوارض آن) معنا پیدا کند.
-
توضیح مفهوم “مفاد کان تامه” و “مفاد کان ناقصه”:
- برای روشن شدن اشکال آخوند، مفهوم “مفاد کان تامه” و “مفاد کان ناقصه” تبیین میشود.
- “مفاد کان تامه” به بحث درباره اصل وجود و تحقق یک موضوع میپردازد (مانند سؤال “آیا زید موجود است؟”).
- “مفاد کان ناقصه” به بحث درباره صفات و عوارض موضوعی که وجود آن ثابت شده است میپردازد (مانند سؤال “آیا زیدِ موجود، عادل است؟”).
- آخوند معتقد است که بحث از حجیت خبر واحد، پیش از اثبات اینکه ثبوت سنت به وسیله خبر واحد از عوارض ذاتیه موضوع اصول است، در واقع بحث از “مفاد کان تامه” در مورد جایگاه این بحث در علم اصول است.
-
اشکال آخوند خراسانی به سخن خود:
- در ادامه، آخوند خراسانی به اشکالی که ممکن است به نظر خود وارد شود پاسخ میدهد. اشکال این است که بحث در ثبوت سنت (که به نظر آخوند از “مفاد کان تامه” است) از عوارض ذاتیه موضوع علم اصول نیست.
- آخوند پاسخ میدهد که بحث در اینجا پیرامون ثبوت واقعی سنت نیست، بلکه بحث از “ثبوت تعبدی” سنت به وسیله خبر واحد است. “ثبوت تعبدی” به معنای وجوب عمل بر طبق خبری است که حکایت از سنت میکند.
- به نظر آخوند، وجوب عمل بر طبق خبر واحد (به عنوان سنت حکایت شده)، از عوارض خبر است که حکایت از سنت میکند، نه از عوارض خود سنت. بنابراین، بحث از حجیت خبر واحد همچنان از عوارض ذاتیه موضوع علم اصول خارج میماند.
نتیجهگیری:
مناقشه میان آخوند خراسانی و شیخ انصاری در این بحث اصولی، نشاندهنده دقت نظر و عمق مباحث در علم اصول است. آخوند خراسانی با تکیه بر تمایز میان “مفاد کان تامه” و “مفاد کان ناقصه”، استدلال میکند که بحث از حجیت خبر واحد، پیش از اثبات ارتباط ذاتی آن با موضوع علم اصول، در واقع بحث از جایگاه این بحث در علم اصول است و نه از عوارض ذاتی موضوع آن.
هرچند شیخ انصاری تلاش میکند تا حجیت خبر واحد را به عنوان عارضی بر سنت تبیین کند، اشکالات آخوند خراسانی این دیدگاه را به چالش میکشد و بر ضرورت تعیین دقیق جایگاه مباحث در علم اصول تأکید میکند. این مناقشه، فهم عمیقتری از ساختار و مبانی علم اصول را برای طالبان این علم فراهم میآورد.